نتایج جستجو برای عبارت :

پرباز.

آمادگی این نیست که
   هیچ در این دنیا نداشته باشید...
بل 
   هیچ در این دنیا نداشته باشدتان!
هرچه را که
    در کَفَش هستی...
    در کَفَت دارد...
و این تو را چسبیده میکند...



پ.ن:
-به کجا چنین شتابان؟!
    گَوَن از نسیم پرسید...
+دل من گرفته زین جا...
     حوس سفر نداری؟!
         ز غبار این بیابان!؟
.
-همه آرزویم اما 
    چه کنم که بسته پایم...
        به کجا چنین شتابان؟!
+به هر آن کجا که باشد
                به جز این سرا سرایم...
شعر: شفیعی کدکنی
از دخترک
 
 
 
 
 دیشب ده و نیم رفتیم تو رخت خواب بخابه
قصه گفتیم و اینابعد زد زیر گریهحالا میگم اخه چرامیگه تو خیلی مامان خوبی هستی برا من زحمت میکشی بهم اب میدی قصه میگی شبا غذا میپزی. و من نمیتونن زحمتت جبران کنم تا ابد تا ابد . وقتی گریه میکنم منو اروم میکنی یا وقتی زمین میخورم کمکم میکنی و نمیتونم محبتت جبران کنم تا ابد تا ابد. میری همدان وقتی من باات نمیام تنها میمونی تنها همه کار میکنی. برای من میری از گوگل کارتون میگیری
بهش میگم گوگل تو ا
از دخترک
 
 دیشب ده و نیم رفتیم تو رخت خواب بخابه
قصه گفتیم و اینابعد زد زیر گریهحالا میگم اخه چرامیگه تو خیلی مامان خوبی هستی برا من زحمت میکشی بهم اب میدی قصه میگی شبا غذا میپزی. و من نمیتونن زحمتت جبران کنم تا ابد تا ابد . وقتی گریه میکنم منو اروم میکنی یا وقتی زمین میخورم کمکم میکنی و نمیتونم محبتت جبران کنم تا ابد تا ابد. میری امادای وقتی من باات نمیام تنها میمونی تنها همه کار میکنی. برای من میری از گوگل کارتون میگیری
بهش میگم گوگل تو از ک
ناگفته های دخترک جمع شده زیاد شده:
 
  امادای بودیم ک دستم برید . اولش هول شد وقتی دید بعد اون یکی دستم رو گرفت تو دستش بهم گفت : مریم ب من نگاه کن ب من نگاه کن، نگران نباش خوب میشی(و این پروسه چندیدن بار تکرار میشود) دقیق دقیق کاریو کرد و حرفیو زد ک وقتی خودش زخمی میشه من بهش میزنم.بعدم نگران بود ک رانندگی بلد نیست . پس چجور منو برسونه دکتر . و کلی مراقبم بود.............................ی خانومی جای بد مسیری منتظر تاکسی بود ک تاکسی نداره من سوارش کردم موقع پیاد
چند بار به این فاجعه که یک ماه بگذرد و مطلبی در «پرباز» منتشر نکنم، اشاره کرده ام. آخرینش در تاریخ 27 دی 97 منشتر شده بود.[وضعیت نارنجی] ظاهری ترین اثر این اتفاق به هم خوردن پیوستگی آرشیو ماهانه است. از فروردین، اردیبهشت، تیر! دیشب که 31 خرداد بود خواستم بیایم و همین طور الکی مطلبی بنویسم، فقط برای حفظ همین توالی! اما با خودم گفتم که چه؟ پیوستگی آرشیو چه چیزی است که بخواهی الکی کلمه پشت هم ردیف کنی، وقت خود را بگیری، وقت خواننده را هم تلف جملات بی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها